نقش توریسم در توسعه اقتصادی

نویسنده: هنگامه خدابنده 1396/02/30 بازدید: 2056
تمامی بخش های اقتصاد نقش مهمی را در ممکن ساختن توسعه ثابت و بلند مدت ایفا می کنند. توریسم یکی از بخش هایی است که نقش مهمی را در توسعه بازی کرده و درآمدهای خارجی را هم تولید می کند. این بخش مسالمت آمیز بوده و منعکس کننده طبیعت و زیبایی های یک کشور است . توریسم به مردم نواحی دورافتاده کمک می کند تا فرهنگ و هنجارهای خودشان را ترویج بدهند، افزون بر این فرصت هایی را فراهم می آورد تا تصویر بهتری از کشور در سرتاسر جهان ارائه شود. مسائل بسیاری وجود دارد که امروزه این بخش با آن مواجه می باشد و کاهش روزانه محبوبیت بخش مزبور، نشان دهنده آنست که مردم به خاطر بعضی از مشکلات و تهدیدات از نظر امنیتی و جانی حاضر نیستند تا دست به سفر بزنند.

مطالعات و تحقیقات متعددی در زمینه توریسم و  ارتباط آن با توسعه اقتصاد و همین طور چگونگی ترویج  این بخش انجام داده شده است. چگونه می توانیم تصویر بهتری را از جهان خلق کنیم و چه اقداماتی را می توان برای به حداکثر رسانی توسعه انجام داد؟ مایکل هیچکاک (2004) ارتباط عمیق بین توریسم و فرهنگ را شرح می دهد. فرهنگ بر مبنای اصالت، مرجعیت، اعتبار و بسیاری موارد دیگر قرار دارد. توریست ها جلب چنین فاکتورهایی می شوند، وی می گوید سرمایه گذاری و بازسرمایه گذاری مدرنیزاسیون نیست و این فرهنگ انسانی است که اثراتش تا طولانی مدت باقی می باشد. وی اعتقاد دارد که در اصل بر روی سنت سرمایه گذاری می شود و روندی که در این مسیر طی می شود سازنده است. گذار فرهنگی گزینه ای معتبر نیست، زیرا بازتولید را نمی توان دارای اصالت دانست. بایستی مابین بازتولید و اصالت تفاوت اساسی قائل شد. به منظور حفظ کردن میراث فرهنگی و جذب نمودن توریست، فرهنگ بایستی اصیل باشد.

محمد تانگی (1977)تحقیقی را هدایت کرده است که بر مبنای آن منطقه مدیترانه یک سوم از توریسم جهانی را به خود جذب می کند. توریسمی که به خاطر فاکتورهای بسیاری، به محیط زیست منطقه صدمه هم زده است. وی می گوید یونان،اسپانیا، قبرس از پربازدیدترین کشورهای توریستی بوده و محیط زیستشان به خاطر صف سنگین توریست های بازدیدکننده کاملا آسیب دیده است. سایت های طبیعی

به دلیل ساخت و ساز افراطی برای توریست ها و بازدیدکنندگان تقلیل یافته است. توریسم و محیط زیست دو مقوله موازی هم هستند که در کنار هم حرکت می کنند، توریسم اساسا در امتداد سایر فاکتورها، وابسته به محیط زیست است، جهان با افزایش عظیم و سریع در آلودگی هوا روبروست که از آثار افزایش شمار توریست ها می باشد. محیط زیست ممکن است انسان ساخته،طبیعی یا فرهنگی باشد که تمامی انواعشان اثراتی بر روی توریسم و برعکس دارند، محیط فرهنگی دربردارنده هنر، مذهب و ارتباطات انسانی است که یا تحت تاثیر توریسم قرار گرفته یا توریسم در آن اختلالی ایجاد کرده است. کشورهایی که از لحاظ این فاکتورها غنی هستند می توانند توریست های بسیاری را به منطقه خود جلب کنند؛ امکان دارد توریست ها روش های جدید یا سبک های جدیدی را وارد مکان هایی که بدان قدم می گذارند کنند و در نتیجه این فعالیت ها ممکن است باعث ریختن زباله یا ضرر رساندن به مقاصد شود. وارد شدن توریست ها به مقاصد با برنامه ریزی برای استفاده از زمین، گسترش و ساخت جزایر،سیاست گذاری در زمینه تعطیلات  و قیمت گذاری،ساخت تاسیسات برای توریست ها، سیاست های ضد آلودگی، آموزش و اطلاعات در اختیار محلی ها قرار دادن، قاعده و آیین نامه های رفتاری همراه می شود. استفاده از این موارد و ترویج دادن چنین استراتژی هایی به کشور کمک می کند تا سطح توریست های خود را بالا برده و همین طور باعث ترویج توسعه منطقه می شود. توریسم بر اساس همکاری و برنامه ریزی در جهان آینده است، برنامه زیست محیطی سازمان ملل و سازمان توریسم جهانی  هر دو اجرا شده و بایستی نقش فعالی را در ترویج و حمایت از توریسم بازی کنند.

بری لیدل (1989) اظهار می دارد توریسم برای حکومت های محلی مفید است، از این لحاظ که باعث می شود وضعیت اقتصادی آنها بهبود یافته و توسعه پیدا کنند. درحال حاضر نیز توریسم بخش پیشرو جهان محسوب شده و در آینده از این هم قویتر خواهد بود. توریسم می تواند انواع بسیار مختلفی داشته باشد، به عنوان نمونه توریسم به قصد طی کردن اوقات فراغت،توریسم کاری و بیزنس یا به هر منظور دیگری. توریسم صنعتی نوع مهمی از توریسم است که می تواند اطلاعات و دانش بسیاری را تولید کند. افزون بر این، این نوع خاص توریسم دارای گزینه ای است به این معنا که در توریسم صنعتی مدرن، شرکت ها روزی را انتخاب کرده و طی آن روز تور مناسبی را  از شرکت یا نمایشگاه خود ترتیب می دهند. به علاوه، کل تاسیسات لازم توریستی را برای بازدیدکنندگان فراهم می سازند تا توریست ها حس راحتی داشته باشند. تورهای صنعتی را می توان بروزرسانی کرد و در سطح ملی و محلی اجراسازی نمود تا اقتصاد تقویت شود، بخش ممیزی،دولت مرکزی و شوراهای مختلف بایستی قدم به پیش نهاده و این توریسم را بهتر و محبوب تر کنند.


اریک کوهن (1984) تحقیقی انجام داده است که مشخص می کند تعداد تحقیقات تجربی درمورد اقتصاد توریسم زیاد نیست، بنابراین انجام ایندست تحقیقات به موازات وارد شدن به جهان جدید و سریع التغییر لازم است. در توریسم 4 اصل اساسی وجود دارد یعنی توریستی که بنا به انگیزه ها، دیدگاه ها، نقش و واکنش خود در پاسخ به اعمال دیگران سفر می کند؛ ایده ها، تفکرات و روابط محلی ها و موضوعات مربوط به توریست در این بخش؛ ساختار و زیرساخت های نظام توریسم که یکی از بخش های مهمی است که در شکوفا شدن توریسم نقش دارد، هرچه این سیستم بهتر باشد نتایج آن هم بهتر خواهد بود و اثرات اقتصادی و اجتماعی ناشی از توریسم در مقاصد هدف مورد بازدید قابل توجه تر است. توریسم امری است بر مبنای فرهنگ،فرهنگ می تواند به صنعت توریسم کمک کند تا مددکار توسعه اقتصاد باشد. نیازمند مطالعات تجربی بیشتری هستیم تا با تئوری ترکیب شود و در خصوص این بخش، اطلاعات بیشتری را به شکلی نظام مند در اختیار بگذارد.

آماندا استونزا (2001) در مقاله ای اقدام به تشریح این مسئله کرده است که توریسم در اصل تقسیم به دو بخش می شود، یکی مناطقی که توریست ها بدانجا سفر می کنند و دیگری اثرات توریسم، مشکل اصلی در این میان آنست که مقاصد توریستی تنها مرتبط با توریست ها و خارجی ها می شود، درحالیکه اثرات توریسم تنها گریبان مردم معمولی را می گیرد. دو نیمه یاد شده معانی متفاوتی را در برداشته و در کنار هم اگر در نظر گرفته نشوند تنها نیمی از مسئله را نشان می دهند، بنابراین لازم است در کنار توجه به مقاصد گردشگری به جوامع محلی و نحوه جذب توریست توسط آنها هم توجه شود. باید دید محلی ها چگونه می توانند توریسم را در منطقه خود رواج بدهند؟ درمورد اثرات ناشی از توریسم هم این مسئله صدق می کند؛ بایستی در قالب این مسئله به توریست هایی که مقاصد گردشگری خاص را در ذهن دارند توجه کرد. باید دید بعد از سفر توریست ها چه تغییراتی در این مناطق رخ می دهد.در صورتی که هم مقاصد و هم اثرات ناشی از رفت و آمد توریست ها مثبت باشد، شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشورتوسعه پیدا کرده و بخش توریسم به شکل مثبتی رشد پیدا می کند.

ژانت دیاکون (2006) توریسم را به عنوان بخش مهمی از اقتصاد شرح داده و همچنین نوری به یکی از انواع توریسم که چندان روشن نشده است می تاباند، منظور دیالوگ از طریق هنر راک است. این نوع توریسم را به عنوان توریسم فرهنگی یا میراثی می شناسند، سایت های فرهنگی یا میراثی اصلی ترین دلایل انجام گرفتن این نوع توریسم در بیشتر ملل آسیایی همانند چین، هند، پاکستان و سریلانکا هستند. دیالوگ هنر راک در ملل آفریقایی هم مشهور است، این نوع توریسم در آفریقا البته وجود دارد اما نه در سطحی گسترده. به منظور گسترش دادن توریسم دیالوگ هنر راک، روش های مختلفی مورد بحث قرار گرفته است تا از منقرض شدن آن در جهان جلوگیری شود. فاکتورهایی که در ترویج تمام انواع توریسم و همین نوع توریسم دیالوگ هنر راک هم نقش دارند عبارتند از آموزش، مهارت ها،دستورالعمل های راهنمای آموزشی، امنیت، منافع ، جذابیت ها و غیره. این فاکتورها به گسترش اقتصاد توریسم کمک می کنند که می تواند تصویر بهتری را از بخش توریسم یک کشور در سرتاسر جهان مخابره کند. شورای بین المللی ابنیه و سایت های ارزشمند و منشور توریسم فرهنگی بین المللی، دو تا از منابع عمده حفاظت و ترویج دیالوگ هنر راک در بخش توریسم به شمار می روند.

آقا اقرار هارون (2002)اظهار می دارد برای دستیابی به توریسم پایدار می توان دست به همکاری با جوامع عمومی ساکن در نزدیکی سایت‌هایی زد که مناسب بازید توسط توریست ها می باشد. اکوتوریسم در پاکستان به شیوه ای که باید جواب نمی دهد و پاکستان از نظر توریسم پایدار اصلا جایگاه خوبی ندارد. در نواحی شمالی این کشور 70%  از اقتصاد در دستان بیزنس من های بزرگ قراردارد که خودشان اهل این مناطق نیستند و صرفا 30% اقتصاد در اختیار افراد محلی است. عموم مردم باید برای ادامه زندگی خود متکی به دستمزدهای روزانه باشند. تمام این مسائل به خاطر آنست که همانطور که گفته شد بیزنس من های بزرگ صاحب 70% از درآمدها هستند و پشتیبانی شرکت های توریستی و دولت را نیز در سطح محلی یا فدرال به عهده دارند.جوامع محلی در هنگام چهارچوب بندی سیاست گذاری ها و به اشتراک گذاری درآمدهای بدست آمده از توریسم جایی در محاسبات ندارند، بیزنس من ها میتوانند تسهیلات مهمی را در اختیار خارجی ها بگذرند، درحالیکه مردم محلی فاقد چنین امکانی هستند. تمام موارد یاد شده اثر منفی بر روی بازار شغل و سطح زندگی و درآمد عموم مردم در نواحی شمالی دارد، بنابراین لازم است دولت گام های شجاعانه تری را در مسیر حفظ عموم در برابر سواستفاده های سرمایه گذاران ثروتمند بردارد. دولت می تواند در این نواحی سرمایه گذاری کند و  از مشارکت داشتن مردم در توریسم اطمینان حاصل نماید، آینده مردم محلی را بدینوسیله تامین کند،

درآمدهای بیشتری را با مردم محلی تقسیم کند، برای ثروتمندان مالیات های سنگینی را درنظر بگیرد، ساخت و سازهای بی ارتباط را تخریب کند، دستور به استفاده از کالاهای محلی بدهد که باعث سودآوری و ایجاد اشتغال در منطقه می باشد، آموزش و راهنمایی های لازم را در اختیار مردم ساکن در نواحی پذیرنده توریست قرار بدهد. با در پیش گرفتن تمام این اقدامات نواحی شمالی می تواند بدل به یکی از برترین مکان های توریستی شده و پاکستان هم به توسعه پایدار و سالم در بخش توریسم دست پیدا کند.

دین مک کانل (2002)می گوید توریسم یکی از بخش های دارای رشد بالاست و با فاکتورهای غیراقتصادی مرتبط می باشد. فاکتورهای شخصی نقش مهمی را در توریسم به عهده دارد، منظور از لحاظ رفتاری است که اشخاص در قبال توریست ها اتجام می دهند، توریسم به علاوه وابسته به کالای تجربی توریستی و کلاسیک می باشد. مالکیت و جذابیت فاکتورهای غیر اقتصادی در تورسم یا سفر هستند، توریسم می تواند باعث ترویج فرصت ها شود، حفظ و مراقبت از میراث فرهنگی باعث رونق توریسم شده و این موارد اصلی ترین فاکتورها به همراه سایر فاکتورهایی هستند که در رشد ثابت این بخش سریع الرشد اثر دارد. به طور خلاصه می توان گفت از فاکتورهای مهم برای توسعه اقتصاد توریسم در هر کشور، یکی ترجیحات شخصی و دیگری جذب شدن افراد به سایت توریستی است.

یوئل مانسفلد (1994) نظرسنجی را در زمینه توریسم در خاورمیانه انجام داد تا ببیند چه عوامل عمده ای باعث کاهش توریسم در این منطقه از جهان شده است؟ در دهه 1980 متوسط نرخ رشد توریسم جهانی 6.2% و در خاورمیانه این نرخ 5.9% بوده است. ترکیه و یونان نیز از منازعات در خاورمیانه مابین اسراییل و فلسطین ضرر دیده اند. نویسنده مزبور همچنین شرح داده است که توریسم بین المللی اصلی ترین منبع تولید درآمد برای کشورهای در حال توسعه، همین طور تقویت اقتصاد، ایجاد شغل و غیره می باشد. تمام این موارد به کشورها در توسعه و دستیابی به ثبات کمک می کند. امنیت اثر مهمی بر روی توریسم در سرتاسر جهان و مخصوصا در خاورمیانه دارد. حال باید دید منازعات جاری در این منطقه تا چه اندازه به کشورها ضرر زده است؟ چه میزان کشورهای عربی از کاهش توریسم ضربه خورده اند؟ جنگ یا منازعه مابین اعراب و اسراییل اصلی ترین تهدید موجود برای توریسم در خاورمیانه می باشد. اثرات اینگونه به توریسم در سطح جهانی سرایت می کند، به نحوی که اگر یکی از کشورها از تهدیدات امنیتی رنج ببرد همسایگانش هم با عواقب آن روبرو می شوند. اثرات سرایتی، استراتژی های بازاری کشورهای همسایه را هم تعیین می کند، به این معنا که مشخص کننده توانایی کشورهای همسایه در حل و فصل نمودن فشارهایی است که به خاطر ناآرامی در کشور دیگر  وارد مرزهایشان شده است و اکنون باید برای حفظ صنعت توریسم از تبعات آن چاره جویی شود.


امروزه تروریسم تهدید اصلی جهان و مخصوصا خاورمیانه به شمار می آید، زیرا در این منطقه از جهان جنگ جریان دارد. بنابراین بایستی کشورها در کنار هم دست به چاره جویی زده و روشی ایمن و آسان را برای برطرف سازی مشکل یاد شده تهدیدات امنیتی و تروریسم پیدا کنند تا صنعت توریسم را نجات دهند.

پیتر مورفی و دیگران (1989) به همراه  همکارش دست به انجام تحقیقی زده است که نشان می دهد توریسم غیرمستقیم با فجایع طبیعی ارتباط دارد، اما این ترکیب البته به ندرت در جهان مشاهده شده است. به تازگی دو نمونه از چنین مواردی را در جریان فوران آتشفشانی کوه سنت هلن در سال 1980 و آتش سوزی جنگل های کوتنای شرقی در سال 1985 شاهد بودیم. این دوناحیه مورد آسیب طبیعی واقع شده و همین مسئله بر نرخ توریسم در مناطق مزبور اثر دارد. در خصوص حادثه اول شاهد 30% کاهش در توریسم بوده و درخصوص مورد دوم نیز میلیون ها دلار خسارت به بار آمد. در کنار حوادث طبیعی باید به فجایع انسان ساخته نیز اشاره داشته باشیم؛ منظور تروریسم و سایر تهدیدات امنیتی در برابر توریسم جهانی می باشد، واقعه آم ربایی آشیل لورو در سال 1985 بر توریسم در منطقه مدیترانه اثر منفی داشت. برنامه ریزی در مواقع بروز فجایع اینگونه دارای 4 مرحله می باشد که عبارتند از ارزیابی،هشدار،اثرگذاری و بازیابی. اثرگذاری و بازیابی دو مرحله اصلی هستند که تاثیر بیشتری بر روی توریسم دارند. پوشش رسانه ای نقش مهمی را در این میان بازی می کند، یعنی باید دید رسانه ها چه تصویری را از کشور به خارج منتقل می کنند؟در صورتی که پوشش مثبت باشد، بازیابی سریعتر رخ داده و در صورتی که پوشش منفی باشد آنگاه مشکل بزرگتر شده و توریسم نیز آسیب بدی می بیند. بنابراین ملت باید همیشه آماده فجایع بوده و مقامات مسئول مدیریت فجایع نیز در حالت آماده باش قرار داشته باشند تا با مشکل مقابله کرده و صنعت توریسم را نجات بدهند.

اریک نومایر (2004) در تحقیقاتی که با موضوع دریافت اثرات توریسم بر روی نمونه کوچکی از کشورها انجام داده است، از روش تعیم عوامل تخمین زننده اثرات ثابت و  پویا استفاده کرده است. تمرکز اصلی وی بر روی خشونت سیاسی و سایر اعمالی بوده است که می تواند بر اقتصاد توریسم اثر منفی داشته باشد. توریست ها همواره بدنبال مکان های ایمن برای گشت و گذار بوده و چنین مکان هایی را ترجیح می دهندو خواستار خطرپذیری در این زمینه نمی باشند. رژیم های دمکراتیک در زمینه چاره جویی برای فشارهای خشونت آمیز موفق تر هستند و رژیم های خودکامه  نمی توانند با خشونتی که ممکن است به بخش توریسم آسیب بزند برخورد کنند. هال (2004) اظهار می دارد ثبات سیاسی و امنیت  از پیش نیازهای توریسم سالم در یک مملکت می باشد، جهان از سال 1-2000 به بعد شاهد روند نزولی در میزان اقتصاد توریستی بوده است و در این میان کشورهای در حال توسعه بیشتر ضربه خورده اند، درحالیکه اروپا و ایالات متحده همچنان از پربازدیدترین مقاصد جهانی برای توریست ها به شمار می روند. توریسم در یونان،ترکیه کاهش داشته و منازعات مابین مصر، اسرائیل، لبنان و سایر کشورها اثر منفی بر توریسم در این کشورها داشته است . سایر ملل منطقه نیز تحت تاثیر نوسانات در منطقه قرار گرفته اند، آنها با کاهش در بخش توریسم خود روبرو هستند. همانطور که در سطور بالا هم گفته شد، ملل در حال توسعه از خشونت سیاسی و تهدیدات نسبت به ایمنی در بخش توریسم بیشتر از همه آسیب دیده اند و سال ها طول می کشد تا تصویر خود را در جهان ترمیم کنند. ضررهای بزرگ به درآمد خارجی و کاهش در تولید محصولات داخلی ضربه بدی به این کشورها کرده است. بنابراین، برای محافظت از این بخش در برابر خشونت و نارامی ها لازم است گام های لازم برداشته شود.

دینا پاین و دیگران (1996) مدل اخلاقی را برای صنعت توریسم خلق کرده است که بزرگترین و از نظر سرعت رشد نیز سریع الرشدترین صنعت در جهان امروز می باشد؛ توریسم سهم زیادی در GDP کشورها دارد. بیشتر اوقات جوامع محلی و محیط زیست از فاکتورهایی هستند که در جریان برنامه ریزیها و مدیریت در سرتاسر جهان نادیده گرفته می شوند. لازم است جمعیت حاضر و ساکن در مقاصدتوریستی  در جریان تصمیم گیری دخالت داده شود که بر تمامی دیگر فاکتورهای موثر  در صنعت توریسم همانند عدالت، ادغام، رقابت و  سودمندی که 4 ستون اصلی در خلق آیین نامه های اخلاقی هستند هم اثرگذار می باشد. دلیل الزامی بودن وجود اخلاقیات در توریسم آنست که سرعت رشدش را کمتر سازد، فاکتوری اساسی که در توریسم مفید است. تحقیقات نشان دهنده فقدان اخلاقیات در صنعت توریسم می باشد، محیط زیست، توریست های محلی و کارکنان نیز از دیگر فاکتورهای لازمی هستند که باید هرچه بیشتر در دل این صنعت تقویت شوند. هرچه اخلاقیات واقع در صنعت توریسم بیشتر باشد، تعامل مابین عموم و توریست ها نیز بیشتر خواهد بود.  از جمله توصیه هایی که در ارتباط با توریسم می توان داشت عدم غفلت از جوامع محلی، مهمان نوازی بیشتر ساکنان نسبت به توریست ها، حفاظت از تخریب محیط زیست و  از این قبیل می باشد. لازم است از آیین نامه هایی که در همین خصوص تدوین شده به خوبی پیروی شود که هم برای عموم مردم و هم برای بخش بخش توریسم کشور مفید خواهد بود. بنابراین امروزه اخلاقیات لازم ترین فاکتور در صنعت توریسم به شمار می رود که باعث جذابیت و ماهیت صلح طلبانه آن می باشد.

منبع :
https://www.ukessays.com

برچسب ها: توریسم
این مطلب را به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط